اولین سفر
پسرم بالاخره طلسم مشهد رفتن ما شکسته شد و شما نه ماهه بودی که برای زیارت و ادای نذری که برات کرده بودیم بردیمت پابوس امام رضا... . سوای مسئله زیارت امام که مورد ارادت همه ما ایرانی هاست ،سفر سخت و مشکلی بود از توی هواپیما گرفته که شما آروم نمیگرفتی ... تا توی هتل که دوست داشتی برای خودت آزادانه بازی کنی و من به جهت تمیز نبودن سوئیت بهت اجازه نمیدادم... یکبار هم سپردمت چند دقیقه به بابا که متاسفانه خوابش برد و شما از تخت افتادی پایین و این مسئله باعث شد حسابی اعصابم به هم بریزه غذای شما هم اونجا معضلی بود ،من از تهران برات سوپ درست کرده بودم و فریز کرده بودم اما باید مرتب برای گرم کردنش بین طبقه پنج و رستوران هتل در ت...
نویسنده :
مادرت
2:51