مامانم خسته میشه ؟
پسرم مامان تمام برنامه زندگیاش را بر اساس زمان خواب و بیداری و غذا و داروی شما میچیند ساعت هفت و هشت صبح که روز بقیه مردم عادی شروع میشه و آوا هم راهی مدرسه میشه؛ من تازه میخوابم! اونوقت یه دو سه ساعتی مثلا خوابم و بعدش بیدار،
که چه عرض کنم؟! همش خواب و بیداردر حال ور رفتن با پسری هستم! که شیر بخورد و دارو و غذاش دیر نشود! درست و درمان نمیخوابم و خستگی چندین ماه به تنم ماسیده! خستهام! به جهت آلرژی شما درست غذا نمیخورم از روزی که بدنیا اومدی لبنیات و تخم مرغ و خیلی چیزا رو نخوردم و حسابی لاغر و ضعیف شدم!
شمام که هزار ما شا ا... میگی فقط می می دیگه به زور روزی 60 سی سی شیر خشک میخوری اونم شیری که بابا با هزار بدبختی و مکافات میره از هلال احمر برات میگیره...
یک قوطی بعد از یک ماه نصفه دور ریخته میشه...، و من کلی میسوزم چون متاسفانه به دلیل تحریم این شیرهای خاص دیگه وارد نمیشه و خیلی کمیابن و کلی نی نی های دیگه گرسنه موندن اونوقت شما ناز میکنی....
اینم یه عکس با آوا خانم که از زمانی که از مدرسه میاد رسیدگی به ایشونم به کارام اضافه میشه..